جدول جو
جدول جو

معنی سینه پهلو - جستجوی لغت در جدول جو

سینه پهلو
ذات الریة، درد و ورم و چرکی که بر اثر سرماخوردگی شدید و آنفولانزا در ریه پیدا می شود، ورم شش، پنومونی
تصویری از سینه پهلو
تصویر سینه پهلو
فرهنگ فارسی عمید
سینه پهلو
(نَ / نِ پَ)
التهاب و عفونت نسج پوششی ریتین (جنب ها) را گویند که اگر فقط با تحریک میکربی و بدون ترشح مایع چرکی در دو لایۀ جنب باشد آنرا سینه پهلوی خشک گویند و اگر بین دو لایۀ جنب مایع چرکی وسروزیته ترشح شود سینه پهلوی دارای ترشح گویند. ذات الجنب. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به ذات الجنب شود
لغت نامه دهخدا
سینه پهلو
التهاب و عفونت نسج پوششی ریتین (جنبها) را گویند که اگر فقط با تحریک میکروبی و بدون ترشح مایع چرکی در دو لایه جنب باشد آنرا سینه پهلوی خشک گویند و اگر بین دو لایه جنب مایع چرکی و سروزیته ترشح شود سینه پهلو را سینه پهلوی دارای ترشح گویند ذات الجنب
فرهنگ لغت هوشیار
سینه پهلو
((~. پَ))
التهاب و عفونت نسج پوششی ریتین (جنب ها) ذات الجنب
تصویری از سینه پهلو
تصویر سینه پهلو
فرهنگ فارسی معین
سینه پهلو
ذات الریه، ذات الجنب
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ کَ دَ)
ذات الجنب پیدا کردن. به مرض سینه پهلو مبتلا شدن
لغت نامه دهخدا
سینه پهلو، زکام
فرهنگ گویش مازندرانی
سینه پهلو، زکام
فرهنگ گویش مازندرانی